بازندگان تاریخ
ما چقدر بازنده ایم
چطور شد که ما اینقدر بازنده شدیم
کارگر روزی سیصد تومن تا پانصد تومن می گیره خط فقر سی میلیون تومان شده
کارمند پانزده تا بیست میلیون حقوق می گیره ، مسکن متری هشتاد میلیون تومان شده
پیر ها تنها شده اند هزینه بستری شدن در بیمارستان برای پنج شب صد وسی میلیون تومان شده
بچه ها امید رفتن به کلاس و عشق درس ندارند .
بازاریها دزد ، دروغ و تقلب می کنن .
از عدالت و ازادی و رفاه و امنیت فقط یا شعار و نام خیابان باقی مانده
ما خیلی بازنده ایم
بدبختی در صورت مردم تفسیر اشنایی دارد . انقدر فاجعه عظیم است که همه چیز تبدیل به حرف شده ، چنانچه می گویند وقتی صد نفر مردن یک فاجعه اتفاق افتاده ولی اگر هزار نفر بمیرن این فقط یک اماره
ما انقدر بدبخت و بازنده ایم که دیگر به خودمان می خندیم ، گیج شده ایم و با ما هر کاری دوست دارن انجام می دن ، برایسان اصلا مهم نیست که ما هم اینجا وجود داریم
ما به بی عقلی پدر و مادرها ، ما به شکست و ترس اجداد ما به خرافات و جهل خودمان باختیم
تاربخ بخوان و اگاه باش