نرگس نازنین
نرگس جان من متاسفم که من اینجا ازادم و تو در بندی
نرگس نازنین من امروز برایت گریه کردم
نرگس نازنین نمی دونم لحظاتت چگونه می گذرد ولی کاش می توانستم در این لحظات کنارت باشم
چگونه سختی را تحمل کردن را از تو بیاموزم
چگونه دیدن را
چگونه زن بودن را
چگونه انسان بودن را
نرگس نازنین . ایران به تو افتخار می کنه وقتی از تو حرف می زنم فقط می توانم دستم را روی قلبم بگذارم
این پیام بعد از ظهر جمعه من به شماست
خوشحالم ، خوشحالم
از تو بیشتر خوشحالم
تو شاید اصلا خبر نداری ، شاید اصلا برایت مهم نیست
برای منم مهم نیست
مهم احترام به زنهای ایران است
من دو تا دختر دارم . من یک پدر نگران هستم ، من پنج تا خواهر دارم ، من زنها را با قلب و روحم لمس می کنم . می دانم یکی باید بیاید که جانی به زنها بدهد .
اینها شی نیستند اینها موجوداتی صرفا برای دستمالی مردان نییستند ، و بعد مچاله شدن
نرگس امشب بیشتر از همیشه به ایرانی بودنم افتخار می کنم . می گم هم وطن نرگس هستم هم شهری شیرین هستم
دیگر فقط به زنهای جنگجوی اعراب جاهلی افتخار نمی کنم ، دیگر به زنهای ستاره دار هالیوود افتخار نمی کنم ... حالا تو را دارم کسی که متعلق به من است با درد های مشترک با نگرانی های مشترک با نگاههای مشترک
سر تعظیم برایت فرود می اورم دیگر روحم نگران این مظلومیت تحقیر امیز زنهای کشورم نیست . تو آزادی هیچ دیواری نمی تواند تو را محصور کند . تو خون سرخی که در رگهای قبیله می ریزی
درود بر تو