متهم ردیف اول
یک قشری در جامعه وجود دارند که بی صدای بی صدای بی صدا هستند . این قشر هر روز با خون جگرشان لبها و لپ هایشان را سرخ می کنند و انگاه ما در بیرون صرفا یک فرد بزک کرده را می بینیم و فکر می کنیم . او چقدر دور از واقعیت زندگی داره برای خودش حال می کنه .
همین ایتدای حرفم بگم که ، من با تمام وجودم به شما احترام می ذارم ، دعای منو در اون لحظات بلاتکلیفی و سردرگمی در کنار خود ببینید ، شما عشق و افتخار من هستید .
یک گروه در مملکت هستند که ازدواج بد کرده اند و بچه دارند و بدلایلی طلاق گرفته اند یا شوهر فوت کرده و بعد بدون حامی و بدون وضعیت مالی مناسب در جامعه رها شده اند ، یک گروه هستند که ازدواج نکرده ولی خانواده نتوانسته حمابت گر فرزند باشد و بشکلی بار زندگی روی دوش ان فرد افتاده ، این موضوع بدلایل خیلی زیادی و در افراد خیلی زیادی جدای از جنسیت ایجاد شده .
عده ای از این افراد برای گذران زندگی تن فروشی می کنند ، وضعیت پیدا کردن مشتری های مناسب و پول بده و بقول گفتنی آدم حساابی و وضعیت اماده سازی خودشان برای سرویس دهی و تهبه جا و مکان مناسب و تهیه غذا و پیچوندن خانواده و اطرافیان و از طرفی ایجاد حس مناسب برای بستر
تمام ریز کاریهایی که از حوصله این مقال خارج است این افراد را در اسیب پذیر ترین قشر جامعه دسته بندی کرده ، من در این زمینه چیزهایی دیده ام و با افراد زیادی حرف زده ام که در خیلی از موارد حتی دیگر چیزی به نام شهوت وجود نداشته که البته انها می گفتن چون این شغل ماست حتما لازم نیست پر شهوت باشه ، ولی درد اینجاست که ما صرفا یک هرزه یک بدکاره یک گناهکار به حساب نیاییم و بتوانیم در جامعه خق و حقوق لازمه خودمان را داشته باشیم و اگر جامعه از وجود ما منتفع نمی شود یا ما را مصداق فساد می داند موضوع برابری و مساوات و عدالت اجتماعی را در اولویت خود قرار دهد تا چنانچه کسی در این بازی باقی ماند مشخصا سلیقه و علاقه شخصیش باشد مثل همه علاقه های دیگر و ان وقت دیگر تمام مردم در برابر تحمیل و تحصیل این شرایط مقصر نباشند
kader.gorgij@yahoo.com