بدبختی از زمانی شروع می شود که فرد تصمیم می گیرد از خودش دفاع کند  .   شاید باید هنر سکوت کردن و تنها بودن را بیاموزیم  . انسان نباید اونقدر در اجتماع باشد که اجتماع همه چیز او را پر کند . 

یک عده کمی باید باهاشون اخت باشی و نسبت به بقیه افراد فقط باید باهاشون نیازهایت را براورده کنی . اگر روزی دیدی کارت به جایی رسیده که می خواهی از خودت دفاع کنی  بدون روز بدبختیت فرا رسیده ، پس تا همیشه بجنگ تا دبگران برای پاره ای توضیحات  خدمت برسند  .

آن کسی که می تواند  نوازشت کند در خود تو لانه دارد . پس خودت را ارام کن ، گرانی مرگ عموم است و مرگ عموم عروسی است .

مرگ  ، نیستی است پس وقتی مردی دیگر نبستی که بترسی

لذت در چشم و دست و پا و ناف و یک وجب این اون ورش قرار داره ، در نحوه تفکر قرار داره نه در حسرت ها و اندوهها و در هاون کوبیدن ها و نه در تفسیر نابرابری ها

حرفهای منفی و انسانهای پست همان سگان چاقی هستند که هر چند فربه باشند ولی بازم نمی شه گوشتسان را خورد پس انها را رها کن ، از ذهنت خطشان بزن 

وقتی نمی توانی از طریق یک رقابت سالم به حق و حقوقت برسی وقتی لیاقت ها و ارزشهایت نادیده گرفته می شوند  ، زور زیادی نزن ، فقط انسان خوبی باش خوبی بزرگترین قدرت است مطمئن باش بهترین اتفاقات در راهن 

وقتی گرسنه ای و فکر می کنی به ته خط رسیده ای  ، تکه ای از آخرین گرده نانت را به سگ ولگرد گرسنه ای بده  و بعد بخواب ، مطمئن باش از خواب بیدار خواهی شد و دنیا را خواهی گرفت . این وظیفه کائنات است که در برابر فرد بخشنده و مهربان شلوار به تلذذ پایین بکشد 

هوشیار باش و دانا و از اهالی اندیشه باش ولی وقتی در کوچه ای بن بست گیرت اوردن ، همه چیز را عذاب اور نکن ، دستبند و دوچرخه ای که انها از تو به سرقت می برند انها را به منزل مقصود نخواهد رساند و تو نیز همچنان پایی داری که می توانی روش بایستی