عوضی ها
گاهی وقتا عوضی بودن جواب می ده . خیلی ها به این نتیجه می رسند که ادم عوضی باشن . آنچه در بیرون اتفاق میفته کم حوصله تر از اونه که راستی آزمایی بشه . مذاهب نیروی توجیه گر اتفاقات هستند ، هر اندیشه ای که اتفاقات را به خدا مربوط کنه در اصل خدا را از میان برمی دارد یا جای خدا یک عدد یک نماد یک توتم یک آدم عوضی می گذارد .
عوضی ها ، در کوتاه مدت منطق قوی دارن ، نام ان منطق نجات است ، عوضی ها یا با منطق نجات خودشان دست به هر کاری می زنن یا با منطق نجات دیگران ، اما مشکل اینجاست که نجات اصلا یک عمل نیست ، نجات یک عکس العمل است به عبارتی دیگر یک مفهوم نیست یک حسه .
عوضی بودن ، خیلی وقتا کاملا برنامه ریزی شده پس زمینه شخصیت انسانها قرار می گیره . انسانهایی که نیاز به توبه پیدا می کنن ، اونایی که نیاز به وقف پیدا می کنن اونایی هستند که کمی دیر تر می فهمند انتخاب بدی داشته اند در هر صورت عوضی ها یک روز می فهمن که راهش این نبوده لذا سینه پر شیر خود را در دهان خدا یان فرضی می گذارند . اینجاست که باید گفت عوضی ها مادر خرافات و توجیه گرها هستند .
عوضی ها معادلات ساده زندگی را به معادلات چند مجهولی سردرگم تبدیل می کنن
kader.gorgij@yahoo.com