... زندگی ....
آبان ماه 401
زندگی ، راستش را بخواهی دیگر زمان چونه زنی با تو را ندارم . کم و زیادت خسته ام کرده . تصمیم گرفته ام هر چه بگی را بگم قبول .
راستش را بگم از اون چیزهایی هستی که حتی یک ذرشم خیلیه ، من که فکر می کنم اگه یک رفیق پایه داشته باشم با هم سوار دوچرخه بشیم و پانزده سال بریم مسافرت ، هر جا پول لازم داشتیم بریم چند روز کار کنیم ولی همین که پول چند تا کنسرو و کمپوت در اوردیم باز بزنیم به دل طبیعت . اینجوری هر چی باشه از زندگی در یک جای ثابت با هزینه های زیاد و انجام کارهای تکراری و تحمل یک فرهنگ خاص بهتره . اخه من هزاران هزار ادم را می بینم که دارن کار اداری انجام می دن سی چهل سال از زندگی شون اینجوری هرز می شه هزار تا مریضی می گیرن ، شرطی می شن افسرده می شن
مردم ایران در حال حاضر بیشتر از هر چیزی نیاز دارند به اینکه درباره آیین زندگی یاد بگیرن ، این مردم قرنهاست آیین زندگی نکردن را اموخته اند ، خیلی ساده می گن خنده خوب نیست ، اهل تفریح نیستند ، نوشیدنیها حرامند ، رقص بی رقص ، .... اگر خواسته باشیم کتاب ایین زندگی نکردن ایرانیها را بنویسبم بی نهایت مضحک و در عین حال بی نهایت دردناک است .
حالا نسلی از راه رسیده که داره شعار
زندگی
می ده . لطفا به حرفشون گوش کنید ، بخدا من هزار صفحه دفاعیات دارم از اینها ، اینها نه دشمن کسی هستند و نه دوست کسی و نه معاند هستند و نه خام و مگس هستند
البته تو پرانتز بگم ، من شخصا از مگس بودن بیشتر خوشم میاد تا از سیمرغ بودن چرا که اقل کم مگس وجود حقیقی داره ولی سیمرغ و انان که در بارگهش نشسته اند همه خیالی هستند .
جوانان زیبا ، بچه های پر شور و شوقمان را نکشید ، تهدید نکنید و از انها نترسید ، فقط کمی خودخواهی تان را کنار بگذارید ، همیشه حق با شما نیست ، همه را فقط شما نمی فهمید و نمی دانید
اگر به من قول امنبت بدهید ، من قول می دهم بدون انکه دماغ کسی خونی بشود مملکت را ارام کنم .
به مردم خواهم گفت تلوزیون و روزنامه مال شماست پس انتخاب مدیران ان هم در اختیار شماست .
به دانشجویان خواهم گفت دانشگاه مال شماست پس انتخاب مسئولبن دانشگاه و شکل پذیرش دانشجو و کنکور و خوابگاه و... نیز انتخاب شماست
به ورزشکاران خواهم گفت ورزشگاه و مدیران ورزش و انتخاب لباس و .... مال شماست
به مجلس خواهم گفت شما نماینده مردم هستید نه نماینده دولت
به ارتش و نظام خواهم گفت .....
اخه چرا فکر می کنید حتما و الزاما همه چیز باید مال شما و به وفق نظر شما باشد .
اگر واقعا نگران دین هستید خب پس باید در امریکا و اروپا دیگر از دین چیزی نمانده باشد ولی همه می گویند مسلمان اینجاست مسلمانی انجاست چون صداقت و درست کاری و ....
اگر نگران مقام و جایگاهتان هستید ، واقعا مقام اصلی در دل و قلب انسانهاست ببینید کجای مردم قرار دارید
زندگی
من که حوصله سر و کله زدن با تو را ندارم ، هر سازی می خواهی بزنی بزن . ولی گویا نسلی در راه هیتند که تو را فریاد می زنن ، از تو توقع دارند
زندگی
بهشون زندگی بده