خواب دیدم شبی همینجوری

......... گشته ام ریئس جمهوری

این یکی از شعر های استاد حسامی است که در زمان رئیس جمهور شدن احمدی نژاد  نوشت 

.............

راستش منم  هر چند طبیعتم مثل راکفلر بلند است که گفت رئیس جمهوری آمریکا برای من کسر شآن است . 

منم هر چند دوست دارم اینطوری حرف بزنم ولی فکر می کنم این مملکت یک چهار سالی به رئیس جمهوری من نیاز دارد . 

بی شک در رئیس جمهوری من قدرت به مسخره گرفته خواهد شد  . من با  قدرت به معنای لبه تیز چکش مخالفم ، هیچ کس در زمانی که من رئیس جمهور باشم هیچ پخی نخواهد بود  ، بقول گفتنی فرماندار خر کیه ، استاندار کیلو چنده ،  اونی که جرات ندارم ایمشو ببرم دیگه چه صیغه ایه . قدرت در رئیس جمهوری من دست روزنامه ها و رسانه هاست . مسئول کسی هست که سگ هار دندونش گرفته و امده به صحنه تا یک عرضه ای به خرج بده . 

من در زمان رئیس جمهوری ام ، روزی دوبار وبلاگم را بروز خواهم کرد  و همه چیز را به خوانندگانم توضیح می دهم  . با انکه من یک شیعه ی دو آتیشه هستم در زمان من مذهب هر کسی مربوط به خودش خواهد بود  و  سوال از دین و مذهب بزرگترین توهین به دیگران تلقی خواهد شد  . اما چرا من دو آتیشه هستم چون اسمم محمد مهدی است پدرم می گفت اسمت را اولین معصوم و آخرین معصوم گذاشته ام  نام خودش هم محمد حسین بود .

در زمان رئیس جمهوری من هیچ موشک و بمب و نارنجک و اسلحه ای ساخته نخواهد شد ، من به مردم خواهم گفت طبیعت آب داشته باشند چون هیچ کس نمی تواند اب را تصاحب کند اب یا تبخیر می شود یا جذب می شود  ولی هرگز از خواص حیات بخش و لطافتش دست برنمی دارد ، 

دروغ ، نفرت ، حسد  و تنبلی  و فریب را هر روز در وبلاگم  توضیح خواهم داد ولی در کتب درسی فقط علوم ریاضی و تجربی را خواهم گذاشت . شناخت علوم انسانی را بعهده مستند سازان و  محیط زییت و تاریخ دانان و فلاسفه و جامعه شناسان خواهم گذاشت  . 

قاضی ها را از بین رئوف ترین افراد  انتخاب خواهم کرد . 

بانک ها ، باید حامی و دلسوز کار تولیدی باشند نه کاسب و در هر بانکی یک نفر خواهم گذاشت  که جریان عقلی کار را شخصا بعهده بگیرد و به من گزارش کند ، به او خواهم گفت ان جوانی که ادعا می کرد استعداد فلان کار را دارد  چهره اش کن و بهش دل گرمی بده و نترس ، از اشتباه نترس من پشتت هستم ، از رشوه بترس از اختلاس بترس ، از اینکه دختری در بانک را باز کرده و می گوید با صد میلیون وام می توانم ارزوهایم را بر اورده کنم ، من ضامنش هستم ، بهش بده هر ایرانی باید احساس کند یک پدر مهربان دارد  که به می گوید فرزندم حتی به دروغ هم اگر  بیان مشکلی کنی من بهت اهمیت می دهم فقط یادت باشد این کوپن تو بیشتر و کمتر شدنش دست خودت می باشد  ،  طوری رفتار کن که چیزی برای دباع داسته باشی ، هرگز بخاطر پول به کاری که دوست نداری تن نده ، بانک اگر این نباشد  می گویم همه بانکها را مستراح عمومی کنن .

من  اگر ریئس جمهور شوم ، خودم را پنهان نخواهم کرد ، پاسور بازی خواهم کرد ، به بار خواهم رفت ، مسخره بازی های دوستانه خواهم داشت  ، و حرفهای زشت به زبان خواهم اورد   و به دیگران خواهم گفت تا وقتی آزارم به کسی نرسیده شما حق ندارید مزاحمم بشوید  ، من اینم 

در رئیس جمهوری من کسی حق نخواهد داشت مالش را به کسی یا جایی ببخشد مگر به بیمارستان  با انجمن حمایت از حیوانات  ، هیچ کس حق نخواهد داشت  با تزریق پول در ابن گروه و وقف مالش به ان گروه مافیا بسازد 

خلاصه من رئیس جمهور خوبی هستم ، هر چند از جمله راکفلر خیلی خوشم می اید و رئیس جمهوری را کسر شان خودم می دانم   و دوست دارم مثل گارسیا ماکز و تولستوی و چارلی چاپلین رئیس جمهور روشن فکران باشم  ولی فکر می کنم  ایران به ریئس جمهوری من نیاز دارد 

خواب دیدم شبی همینجوری

شده ام من رئیس جمهوری